سلام عزيزان گرامي من جمعه مبارك دوره نامزدي يكي از مسايل بغرنج زندگاني ما در جهان امروز دوره نامزدي جوانان مااست كه يك عده زياد غلط فهميده اند و يا نه ميخواهند بدانند و يا فرهنگ قومي و قبائلي باعث شده است تا هرگز موضوع را درك نكنند . اين بغرنجي باعث شده تا جوانان نه تنها از حقوق آنساني خود محروم شوند ، آينده خراب داشته باشند براي اينكه دوره نامزدي شان طور كه بايد بوده باشد ، نبوده است در فرهنگ ما ديد و بازديد غير رسمي اجازه نيست كه در غرب مشهور به dating است. به جاي آن دوره نامزدي است. دوره نامزدي دوره شناخت همديگر است. جوانان ما وقتي نامزد مي شوند كه به سن قانوني ازدواج رسيده اند ، يك عده زياد دختر ان و پسرآن درس خوانده است و حتي شغل دارند و كار ميكنند. اينها درين سن و سال و موقعيت اجتماعي خير و شر خود را خوب ميدانند . وقتيكه خانواده ها اعلان ميكنند كه دختر و پسر شان بأهم نامزد شده اند و مردم خبر مي شوند ، درين وقت است كه نامزدان أجازه دارند تا آزادانه نشست و برخاست كنند و همديگر را بشناسند. قرآن مي گويد كه زن لباس مرد است و مرد لباس زن است. لباس از واژه لبسه مشتق شده است و غير متيقن معني ميدهد. زن و مرد وقتي با هم لباس مي شوند كه از مرحله لبسه بگزرند و همديگر را بشناسند. آن زمان كه ازدواج يك مسله يك طرفه بود گذشته است . در گذشته براي مردان يك دختر را مي گرفتند و آرزو هاي دختر را كسي كمتر مد نظر ميگرفت. أساس ازدواج توافق روحي و معنوي بين دختر و پسر نبود و زياد تر ازدواج ها به أساس نورم هاي اجتماعي ، اقتصادي و حتي سياسي صورت ميگرفت. طور مثال يك دختر را در نكاح يك شخص داخل ميكردند كه كار خوب داشت ، درس خوانده بود ، پسر يا نواسه يك شخص سرشناس بود، يا پول دار بود. روحيات دختر كه چه نوع شخصيت را دوست دارد كه ازدواج كند مطرح نبود اما امروز دختران مانند پسران ميخواهند تا كسي را كه أزدواج كنند كه خود را از نگاه فكري ، فرهنكي ، اخلاقي ، معنوي و حتي سياسي همسان بينند. امروز بايد مغز هاي كسان كه بازهم ازدواج مي كنند ، جوش بخورد. من بيست و پنج سال است همراي خانواده ها كار مي كنم و به چشم ديده ام كه زن و شوهر كار هاي بسيار پردرآمد داشته اند و اما زندگي شان فوق العاده خراب. زنان و شوهران نواسه و كواسه فلاني خان بوده اند و به نام خانوادگي خود فخر فروشي ميكردند و اما زندگي شان فوق العاده خراب. من ديده ام كه آقا به سطح دكتورا. تحصيل كرده و اما به چهار پاي روان است و از كرامت انساني حتي بوي نبرده است و همينكه فكر كرده تحصيل كرده و يا پول كافي دارد پس همه زندگ همين است و زن برايش مانند برده است.زنان ناشكر را ديده ام كه همه چيز دارند و اما شاكر نيستند . همه و همه براي اين است كه دوران نامزدي شناخت كافي نداشتند. بدون اينكه خوي و بوي همديگر را درست بدانند عروسي كرده اند. نامزدي يك فرصت مناسب است تا خوب همديگر را بشناسند و بعد تصميم به نكاح گيرند. بايد درك كنند كه براي همديگر ساخته شده اند يا خير. آيا مي توانند يك زوج خوب براي همديگر باشند يا خير. بعضي دختران هستند كه براي زناشوهري آماده نيست و زير فشار خانواده نامزد شده است و برايش گفته شده است كه وقتت تير ميشود ، باز كسي تو را نه ميگيرد و يا معطل چه هستي ، پسر خوب است چانسً ات از دست مي دهي. مشكل ما افغانان و شرقيان درين است كه به آزادي انسان باورمند نيستيم و هي در تلاش هستيم تا به حيث خواهر ، مادر ، خاله و عمه فكر اولاد خود را با تصور كه خود ما از زندگي داريم بسازيم و به دختر و يا پسر موقع نه مي دهيم تا او فكر خود را بسازد. هستند پسران كه هنوز هم فكر مي كنند كه نامزد شان ملكيت شان است . همه چيز او را كنترول ميكنند.. دو روز از نامزدي نگذشته است سر دختر شك بر است. با كي در تيلفون بودّي ؟ چرا ناوقت آمدي ؟ چرا در كار دير كردي؟ يك ماه از نامزدي نگذشته است كه دختر مردم را ديوانه مي كند. شما فكر كنيد كه مناسبات در نامزدي چنين باشد ، بعد از ازدواج چطور خواهد بود؟ در نامزدي نكاح نيست. در نامزدي إيجاب و قبول كه خطبه خوانده شود نيست. در نامزدي مهر تعيين نه مي شود. آنانيكه در نامزدي نكاح ميكنند همان اسلام قومي و قبائلي و غير مدني را ميخواهند عملي كنند . در نامزدي همبستر شدن نيست و هر مسلمان بايد كنترول نفس خود را داشته باشد و از خدا بترسد. اگر مي بينند كه ساخته نه مي توانند آبرومندانه جدا مي شوند و تمام. اگر مي توانند زندگي كنند اعلان مي كنند كه نكاح خواهند كرد در دوره نامزدي نبايد تحفه هاي گران قيمّت داد. اساسا تحفه مهر نيست كه مسترد شود. تا حال دو سه بار من ميانجيگري كرده ام كه تحايف را به خانواده پسر بر گشتانده ام. تحفه ندهيد و اگر داديد تصور نكنيد كه دختر حتما عروس شما ميشود. همچنان مصارف بيجا در نامزدي نكنيد زيرا امكان دارد جدا شوند و شما پشيمان شويد كه پول تان سوخت و خاكستر شد من اميد مي كنم تا خانواده ها فرصت شناخت كافي را به دختر و پسر شان بدهند تا خود شان در زندگي تصميم گيرند نه اينكه ما براي شان تصميم بگيريم. ازدواج كلان ترين ريسك زندگي است. در شروع همه چيز گلگون معلوم ميشود و اما ديده شده گل به خون تبديل شده است . پسر و دختر قبل از تصميم نكاح بايد كارخانگي خود را خوب انجام دهند. من خواهش مي كنم تا اين نوشته را اقلا سي بار شريك شويد فريد يونس جمعه مبارك دوازدهم جنوري ٢٠١٨
0 Comments
Leave a Reply. |
Dr. Farid Younos
The most outspoken and independent thinker in the Afghan-American community. Archives
November 2018
Categories |